Web Analytics Made Easy - Statcounter

اعتمادآنلاین نوشت: آرمان پسر جوانی است که به دلیل حمل مشروب بازداشت شده است. او پیش از این نیز به همین جرم بازداشت شده بود.

او از زندگی‌اش می‌گوید:

*چرا مشروب می‌فروشی؟

شغل پردرآمدی که بتواند کفاف زندگی‌ام را بدهد، پیدا نکردم.

*مشروب را خودت درست می‌کنی؟

نه من فقط توزیع می‌کنم.

*خودت هم مصرف می‌کنی؟

من مصرف‌کننده نیستم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اگر مصرف‌کننده بودم که نمی‌توانستم مشروب بفروشم. من همیشه باید هوشیار باشم.

*تو که می‌دانی مشروب چیز خوبی نیست چرا این کار را می‌کنی؟

به هر حال من چه بفروشم چه نفروشم عده‌ای استفاده می‌کنند.

*چطور دستگیر شدی؟

ایست بازرسی بود، داشتم جنس می‌بردم برای مشتری که شناسایی و دستگیر شدم.

*این‌طور که در پرونده آمده در خانه‌ات هم پیدا کرده‌اند.

چند بطری در خانه بود، آن‌ها را مصادره کردند.

*همسر و فرزند داری؟

نه. با مادرم زندگی می‌کنم.

*مادرت به این کار تو اعتراضی ندارد؟

او تا قبل از اینکه اولین بار دستگیر شوم چیزی نمی‌دانست. بعد هم فکر می‌کرد این کار را کنار گذاشته‌ام.

*حرفی درباره این اتفاق نزده است؟

مادرم خیلی ناراحت است. او نمی‌دانست کسانی که دم خانه می‌آیند به خاطر مشروب می‌آیند و فکر می‌کرد دوستان من هستند. حالا خیلی عصبانی است.

*می‌دانی مجازات می‌شوی؟

به هر حال اشتباه کردم.

*می‌توانی با وثیقه بیرون باشی؟

مادرم خیلی عصبانی است. گفته سند خانه‌اش را نمی‌دهد. او من را نبخشیده است.

*چطور می‌توانی مادرت را آرام کنی؟

خیلی ناراحتم. از مجازات و زندان نمی‌ترسم، اما همیشه از آه مادرم ترسیده‌ام. امیدوارم بتواند من را ببخشد.

*قبل از مشروب‌فروشی چه می‌کردی؟

مدتی پیک‌موتوری بودم، ولی نشد آن‌قدر پول دربیاورم که به آرزوهایم برسم. برای همین رفتم سمت مشروب. اشتباه کردم و پشیمانم.

منبع: فرارو

کلیدواژه: اعتیاد قیمت طلا و ارز قیمت موبایل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۵۸۰۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...

به گزارش همشهری آنلاین، دختر ۳۰ ساله که برای مشورت‌های تخصصی درباره ماجرای ازدواجش به مرکز انتظامی آمده بود، به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم‌آباد مشهد گفت: پدر ومادرم بازنشسته فرهنگی هستند و حساسیت خاصی روی فرزندانشان دارند به همین دلیل همه خواهران و برادرانم مطابق سلیقه خانواده‌ام ازدواج کرده‌اند و زندگی آرامی دارند.

من به دلیل استعداد خوبی که در تحصیل داشتم، درس و مدرسه را در اولویت زندگی قرار دادم و ادامه تحصیل دادم به طوری که به خواست پدر و مادرم رشته دامپزشکی را انتخاب کردم، ولی آرام‌آرام در دوران تحصیل به این رشته علاقه‌مند شدم.

موضوع این است که پدرم درباره خواستگارانم بسیار سختگیری می‌کند و مدعی است که باید مانند دیگر خواهران و برادرانم ازدواج کنم تا به خوشبختی برسم. یک بار یکی از همکلاسی‌هایم به خواستگاریم آمد اما پدرم او را به دلیل اقامت در روستای زادگاهش رد کرد در حالی که من به او علاقه‌مند بودم.

درگیری شدید زن رسمی و زن صیغه‌ای در کلانتری | شوهرم دیپلمه بود، من او را آقای دکتر کردم! فرار دختر جوان با پسری که او را کنیز خودش کرد | کتکم می‌زد و دست‌هایم را می‌سوزاند

در این میان، یکی از دوستان مادرم جوانی مقیم آمریکا را به من معرفی کرد که فقط می‌تواند سالی دو بار به ایران بیاید. وقتی فرید به خواستگاریم آمد، ابتدا پدر و مادرم مخالفت نکردند، اما زمانی که قرار ازدواج گذاشتیم، ناگهان پدرم شرط کرد که باید یک واحد مسکونی را به نام من سند بزند. او هم ناراحت شد و به آمریکا بازگشت.

او حتی به پدر و مادرم پیشنهاد کرد برایشان بلیت پرواز به عراق را تهیه می‌کند تا مراسم عقد را در یکی از مکان‌های مذهبی برگزار کنیم، ولی باز هم پدرم مخالفت کرد و اکنون چاره‌ای جز مخالفت با خواسته پدرم ندارم و می‌خواهم به تنهایی به سوی آمریکا پرواز کنم.

در همین حال پدر نوشابه که به دعوت مشاور در اتاق مددکاری اجتماعی حضور داشت، با بیان اینکه هیچ پدری دوست ندارد دخترش را غمگین ببیند و سرنوشت تلخ فرزندش را نظاره کند، به کارشناس کلانتری گفت: من شرط واحد آپارتمانی را فقط برای این منظور مطرح کردم که بدانم خواستگار دخترم در چه سطحی از نظر مالی قرار دارد و آیا دخترم را به اندازه یک واحد مسکونی دوست دارد یا نه.

وی ادامه داد: الان هم از این شرط صرف‌نظر کرده‌ام اما دلیل اصلی مخالفت من این است که فرید اصرار به عقد موقت دارد و حاضر نیست با دخترم به صورت دائمی و رسمی ازدواج کند. او معتقد است باید طبق فرهنگ غربی مدتی را زیر یک سقف زندگی کنند و در صورتی که بعد از چند سال به توافق رسیدند، با هم ازدواج کنند. حالا اگر او در مدت کوتاهی از دخترم سیر شد و او را در کشور غریب به حال خودش رها کرد، باید چه کنیم؟

پدر نوشابه اظهار کرد: از سوی دیگر، او حتی خانواده‌اش را به ما معرفی نکرده و حاضر نشد به همراه خانواده‌اش به خواستگاری بیاید. ما هم نمی‌توانیم برای انجام تحقیقات درباره وضعیت اجتماعی و اخلاقی او به آمریکا برویم. بنابراین به ازدواج او با دخترم رضایت ندادم چراکه نمی‌خواهم سیه‌روزی و بدبختی او را شاهد باشم.

وی افزود: با وجود این، دخترم خانه را رها کرده و با شکستن لوازم منزل، نزد یکی از دوستانش در غرب کشور رفته بود. حالا هم قصد دارد به تنهایی به آمریکا پرواز کند.

اقدامات کارشناسی و بررسی‌های روانشناختی این پرونده با دستور سرهنگ محمد بزی (رئیس کلانتری قاسم‌آباد مشهد) به مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد.

کد خبر 848292 منبع: خراسان برچسب‌ها خبر مهم ازدواج - طلاق خانواده حوادث ایران

دیگر خبرها

  • علائمی که نشان می‌دهد که مشروب تقلبی مصرف کرده‌اید
  • مشهد با کسری ۴۶ درصدی تامین آب مواجه است
  • جدال پدر و دختر بر سر خواستگار آمریکایی | رضایت نمی‌دهم مگر به شرط...
  • پایان تاخت و تاز موتوری‌ ها در محدوده بازار | طرح ترافیک ویژه موتورسیکلت سواران در محدوده بازار اجرا می شود
  • این علائم نشان می‌دهد که مشروب تقلبی مصرف کرده‌اید
  • رازگشایی از ۷ علت ابتلا به سرطان
  • تشکر خانواده شهید الداغی از وحید شمسایی
  • مادرم با هدیه وحید شمسایی روحیه گرفت
  • حال خوش تالاب های کانی برازان و قوپی باباعلی مهاباد
  • دانشکده طراحی سوئیس: مبلمان را در بسته بندی به اندازه پیتزا بخرید، در خانه به اندازه واقعی می رسند! (+عکس)